عادت . . ..
روی سکوی کنار پنجره همه شب جای منه
چند ورق کاغذ و یک دونه قلم
همیشه یار منه
کاغذای خط خطی از کنار در باز پنجره
می پرن توی کوچه
سر حال از اینکه آزاد شدن
نمی دونن که اسیر دل سنگ باد شدن
دیگه بیداری شب عادتمه همدم سکوت تنهایی من
تیک تیک ساعتمه
صدف
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1382 ساعت 10:28 ب.ظ
این شعر از همه قشنگتره. من اینو بیشتر ژسندیدم.
سری به من بزن
از اینکه می بینم که اینقدر قشنگ شعر می نویسی تبریک می گم چون خودمم علاقه زیادی به شعر دارم
اگه بهم سر بزنی خوشحال می شم
آرام
ممنون
می شه یه پیشنهادی بدم؟!!!
ممکنه از رنگهای روشنتر استفاده کنی؟