خفته لبخند گرم زیبایی
خنده نه ، بر کتاب عشق و امید
هست دیباچه ی فریبایی
خنده نه دعوتی ست ، عقل فریب
بهر آغوش آرزومندی
قصه ی محرمانه یی دارد
ز خوشی های وصل و پیوندی
چون شراب خنک به جام بلور
هوس انگیز و تشنگی افزاست
جام اول ز می نگشته تهی
جام های دوباره باید خواست
نقش یک خواهش است و می ریزد
زان لبان درشت افسون ریز
گرمی و لذتی به جان بخشد
همچو خورشید نیمه ی پاییز
پیش این خنده های مستی بخش
دامن عقل می دهم از دست
چه عجیب از خطا و لغزش من ؟
مست را لغزش و خطا بایست
پیرو بازتابی که بیانیه بلاگرها در سایتهای خبری و چندین روزنامه پیدا کرده است ، پیشنهاد میکنم که در صورت تمایل به انتشارآن پرداخته و به دوستانتان معرفی کنید.
هیات مرکزی انتشار بیانیه بلاگرها در دفاع از زندانیان سیاسی
جات رو تو قرار خالی می کنیم
کاش میشد بیای
سلام و درود بر صدف و شهاب هر دو
وممنون از اظهار لطفت
همیشه موفق باشید