تو رو جستجو نکردم
تو خودت رسیدی از راه
واسم از آینه گفتی
از شب و ترانه و ماه
تو رو جستجو نکردم که همیشگی ترینی
ساده، ساده مثل کوچ ایلات
تو همینی تو همینی!
لحظه از شوق تو لبریز
سینه از عطر تو سرشار
یه ستاره نذر چشمات
تا خود سپیده بیدار
با تو شب یه بوسه زندست، یه رباعیه که کوتاست
سحر از راه نرسیده منو با یه بوسه بشناس
با یه بوسه منو بشناس، منو پابند سحر کن
اول قصه تو بودی
قصه رو دوباره سرکن!
از شعله عشق من، خورشید هویدا شد
از شوق تمنایت تا صبح درخشیدم
سرچشمه احساست پیوند دل و دریاست
امشب من از آن احساس پرگشتم و نوشیدم!
« شهابم تولدت مبارک »
صدف
چهارشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1384 ساعت 11:56 ب.ظ