شرمندتم!
که ستاره داشتم و....دنبال اون می گشتم و..............شاکی از این بودم که من ستاره ای ندارم
ستاره بود تو مشتم و .......تکیه می داد به پشتم و .........احساسشو می کشتم و
احساستو می کشتم..